پارت ۷ عشق تو ۳ روز

ناهار آماده شد و ناهار خوردیم
۲ هفته بعد از زبان تینا
امروز روز عقده و ما تو خونه عقد میکنیم قبل از اومدن مهمونا یه سکس ریز بکنیم رفتم و به امید گفتم اونم که منو برد تو حموم و فقط به صورت محکم منو کرد که مهمونا اومدن منم دیدم و لباس بوشیدم و رفتم دم در
🟣 مامان امید 🔵این داداش امید 🟢خود امید 🟡مامان تینا 🟠بابا تینا🔴تینا ⚪️عاقد
🟣 سلام عروس خانم پسرم کجاست ¿
🔴 سلام خوش اومدین امید رفته حموم
🔵باهم رفته بودین چون موهای شما هم خیسه
🔴 نه علی جان منم حموم بودم ولی خونه دوتا حموم داره
🟡 سلام دختر قشنگم خوبی
🔴 سلام مامان تو خوبی بابا کو
🟠 سلام دخترم منم اومدم
🔴 عه سلام بابا ندیدمت
🟠 حالا داماد گلمون کجاست
🟢 سلام به همه من حموم بودم اومدم الان میام خدمتتون
⚪️ سلام من کجا باید بشینم
🔴 سلام بفرماید اینجا
امید اومد و کنار من نشست عاقد سریع خوند و رفت و یهو امید کمرم رو گرفت و لبمو بوسید
🟡 دخترم ناهار چیه
🟢 خاله جان من ما کارونی پختم تا نیم ساعت دیگه حاضره
و پایان
طولانی بود برا پارت بعدم ۱۰ کامنت ۵ لایک